سفری در خراسان
چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۱۷ ق.ظ
بنام خدای خوبیها
شروع سفر در ساعت 5 صبح روز یکشنبه
اغاز شد و از مشهد به سمت رحمانیه از توابع بردسکن حرکت کردیم.طول مسیر تقریبا 3 ساعت
بود –جاده بسیار زیبا و هوایی مطبوع
ما را به ارامشی میرساند که نظیرش را در افسانه ها شنیده ایم.صرف صبحانه ای محلی
در بدو ورود به بردسکن انرژی و انگیزه ای مضاعف برایم ایجاد کرد تا مصمم تر از قبل
به هدفم فکر کنم.
بردسکن :
شهرستان بَردَسکَن از شهرستانهای استان خراسان رضوی میباشد. مرکز این شهرستان شهر بردسکن است. در سال ۱۳۹۰، این شهرستان تعداد ۷۲٬۶۲۶ نفر جمعیت در ۲۱٬۲۰۱ خانوار داشتهاست.
شهرستان بردسکن دارای سوابق تاریخی چندین ساله میباشد. برج فیروزآباد از یادگارهای عصر سلجوقیان، برج کشمر مربوط به عهد ایلخانیان و آثار متعدد دیگر شهرستان ازجمله تپههای چوپان مربوط به دوهزار سال قبل از میلاد نشان از قدمت منطقه دارد.اشارات متعدد مک گریگور و دکتر هانری والتربل به راههای قدیمی خراسان نشان میدهد که بردسکن به لحاظ داشتن راه هموار، آب خوب، آذوقه مناسب و واقع بودن آن بر سر راه تهران، هرات، خواف، ترشیز، طبس و سبزوار از منازل بین راهی محسوب میشدهاست و میگویند در زمان زرتشتیان در محل فیروزآباد شهری بودهاست (شهر ترشیز قدیم) که بردسکن مجاور آن قرار داشته و به نام کنار شهر نامیده میشدهاست.نتایج بررسیهای باستان شناسی بر روی تپهها و محوطههای باستانی و همچنین شواهدی از آثار فرهنگی حاکی از آن است که منطقه بردسکن در هزارههای دوم و اول پیش از میلاد مسکونی و آباد بودهاست. این ناحیه در قرون و سدههای گذشته جزیی از سرزمینی به شمار میرفت که در متون جغرافیایی و تاریخی از آن با نام (ترشیز) یا (طرثیث) یاد شدهاست. ترشیز در نیمه اول سده چهارم هجری از شهرهای تابعه نیشابور محسوب میگردید. به شهادت متون تاریخی ناحیه مز بور در سالهای ۵۲۰ ق و ۶۵۰ ق، توسط سلجوقیان و سپاهیان مغول و بعد از آن نیز آماج حملات بسیار گردید. با طلوع دولت نادر شاه افشار اندکی از تهاجمات افغانها و ترکمنها به این ناحیه فروکش نمود اما این ناآرامیها تا سلسله قاجار نیز ادامه یافت. درباره وجه تسمیه نام بردسکن و نامهایی که تاکنون به آن اطلاق شدهاست باید گفت این نامها یا به شهری ویژه یا به کل منطقه اطلاق میشدهاست. ترتیب زمانی نام بردسکن را پوشت، پشت، بشت، ولایت پشت، طرشیت، ترشیز، بردمسکن، دست برکن، بردسکن و برداسکن گفتهاند که در مورد هر یک از این نامها نظرات گوناگونی وجود دارد.در تاریخ بردسکن آمدهاست شهر ترشیز در حین تغییرات بوجود آمده در منطقه به علل گوناگون افول کرد و در فاصله ۱۷ کیلومتری آن شهری جدید شکل گرفت که در ادوار مختلف نامهای بردسکن، برداسکن، بردمسکن، دستبرکن، کدوغن، مجدآباد و سرحصار به آن اطلاق میشد. منطقه مجدآباد در غرب و منطقه کدوغن در شرق بردسکن، امروزی بردسکن قرار دارد. در منطقه باغهای فراوانی به چشم میخورد.نام بردسکن را میتوان برگرفته از بَردْ به معنی سرما و مسکن به معنی سامن یا اسکان تلقی کرد. با نگاهی به آب بردسکن که بسیار سرد است و به آب نوبهار معروف است شاید بتوان به این وجه تسمیه نزدیکتر شد. بنابراین بردسکن سرزمینی با زمستانهای سرد و خشک بوده که مردم در آن اسکان یافتهاند و اگر به وجه تسمیه دیگری بخواهیم اشاره کنیم، این است که بَردْ را به معنای همان سرزمین سرد و خشک بگیریم و اسکن را به معنای آرامش. پس بردسکن به معنی سرزمین سرد و خشک است که مردمش با آرامش در آن ساکن هستند.همچنین میگویند، در این منطقه چون درختان میوه بسیار بودهاست به ویژه میوههایی مانند انجیر، انگور و گلابی که با دست و به سختی چیده میشوند. مسافرانی که از راه کویر به نیشابور سفر میکردند، هنگام گذشتن از این مسیر و دیدن رنج مردم منطقه در چیدن میوهها، اصطلاح بردست کندن را برای آنها به کار میبردند یعنی مردمی که میوهها را با دست میکندند. در واقع بر به معنی میوهاست و با ترکیب بَرْ و دستکن به مرور، بردسکن شدهاست.اما وجه تسمیه دیگری برای بردسکن که با توجه به شواهد و قرائن موجود صحیح تر به نظر میرسد این است که: ترشیز یا طریثیث (ترِشیت، به لغت اوستایی یعنی محل دور افتاده) مرکز ولایت قدیمی پشت نیشابور (بست، پشت) بودهاست و بردسکن به عربی یعنی جای بریده و دور افتاده ترجمه نام ایرانی ترشیز (تر شیت) است، ترشیزی که طبق گفته گای لیسترانج) در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی (در یک منزلی غرب کندر نزدیک دهکده کنونی عبدلآباد بوده. میدانیم که در همین حوالی اشاره شده شهر بردسکن قرار گرفتهاست که با توجه به معنی لفظی اش یعنی شهر دور افتاده، باید همان شهر دور افتاده ترشیز (محل دوردست) بوده باشد.
آثار تاریخی و فرهنگی در بردسکن :
برج علیآباد کشمر
برج علیآباد مربوط به سدهٔ ۸ ه. ق است و در شهرستان بردسکن، روستای کشمر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۲۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این بنا در فاصله ۵ کیلومتری شمالی جاده اصلی بردسکن به شهرستان خلیلآباد در میان روستای کشمر واقع است این بناء بر فراز بقایا و آوارههای قلعه کهن بنام کوشک بنیان شده و از دیدگاه معماری با برج رادکان قابل مقایسهاست. نمای خارجی بناء در پائین هشت ضلعی و بالاترین قسمت آن دارای گنبد مخروطی و به صورت دو پوستهاست که ۴۸ نیم ستون به انضمام تزئینات هندسی از آجر و کاشی فیروز ای زینت بخشی از آن شدهاست و این اثر بیشتر نشان دهنده اسلوب معماری در قرن هفتم است. شکل مناره مانند برجی است که منظره خارجی آن از چهل و هشت ترک آجری تشکیل شدهاست و دوازده قالب آجری مزین به اشکال لوزی دارد. در حد فاصل ستونهای بدنه برج و گنبد آن تزیینات قطارسازی با کاشیهایی به رنگ فیروزهای تعبیه شدهاست. گنبد آجری آن مخروطی شکل و دو پوشهاست. پوشش اول دارای روزنی است که نور را به داخل بنا هدایت میکند، پوشش دوم بسیار بلندتر از پوشش نخستین است. در بالای گوشواره مقرنس کاری زیر گنبد، شیارهایی باریک و با انتهایی پهنتر وجود دارد. این شیارها بیست و چهار عدد میباشند. ارتفاع گنبد بنا ۱۸ متر است و شکل داخلی آن، ۸ گوش است. محیط داخلی آن ۲۲ متر و محیط خارجی آن ۴۴۲ متر است. زمان ساخت این مناره را در مقایسه با میل رادکان در حدود قرن هفتم هجری قمری میدانند. سر در برج به شکل ایوان اتاق داری است که در اصل دارای کتیبهای بودهاست. در سطح فوقانی میان حجرههای طبقه دوم، آثار گچبری وجود دارد و اکنون قسمت مختصری از آن باقی ماندهاست.
برج فیروزآباد
این اثر تاریخی در ۱۷ کیلومتری جنوب بردسکن و در بخش شهرآباد و در میان روستای فیروزآباد قرار دارد. این بنا بر روی ویرانههای بست دروازه ترشیز قدیم قرار گرفتهاست. قرائن و شواهد باستان شناسی مؤید آثار زیستگاهی از صدر اسلام تا سده هفتم هجری در اطراف بنا است که بنا بر اقوال عبور هشتمین اختر تابناک ولایت و امامت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) از این مسیر بودهاست. مناره مزبور با ظاهری استوانهای شکل و با ارتفاع ۱۸ متر از نظر تزیینات و نحوه آجر چینی نشان دهنده معماری به سبک و شیوه رازی است. بنا دارای دو کتیبه در بالا و پایین با مضامین آیات قرآنی، تاریخ بنیان اثر و بانی آن به خط کوفی بوده که قرائت این خطوط بدلیل مخدوش بودن دشوار است. همچنین در داخل مناره نیز پلکانی به طور مارپیچ تعبیه شدهاست. روی هم رفته ویژگیهای معماری بنا، انتساب این اثر را به عصر سلجوقی نشان میدهد.
رباط کبودان
بنای قاجاری رباط کبودان در میان روستایی به همین نام در ۱۰ کیلومتری بردسکن قرار دارد. به قولی واقف این رباط (حاجی میرزا احمدی مجتهد کاشمری) بوده و به سعی و اهتمام (کربلائی غلامرضا طبسی) بنیان شدهاست. شالوده رباط سنگی است و با طرح و نقشه یک ایوانی مشتمل بر حیاط مرکزی، دوازده اتاق، نماز خانه، محل نگهداری چهار پایان (اصطبل) و... میباشد.
مسجد جامع سیف آباد
این بنای مذهبی در ۱۰ کیلومتری جنوب بردسکن و در روستای سیف آباد واقع شدهاست. بیشترین فضای مسجد در بخش شرقی آن به صورت شبستان ستوندار با پایههای چهار ضلعی به ابعاد ۱٫۵ متر شکل گرفتهاست. بر رأس پوشش گنبد خانه، گنبدی با ظاهر ساده و بر بالای ایوان دو ستون کوچک آجری که نمادی از ماذنه میباشدبه چشم میخورد. محراب داخل بنا و پوشش زیر گنبد با آجرهای خفته راسته تزئین شدهاست. بنا بر شواهد معماری مسجد جامع سیف آباد با ساختار یک ایوانی در سده سیزدهم هجری بنیان گردیدهاست.
قلعه رحمانیه
این قلعه در روستای رحمانیه و در ۱۹ کیلومتری جنوب غربی بردسکن قرار گرفته و بنا بر مطالعات انجام شده قدمت آن به قرون ۸ تا ۱۲ ه. ق باز میگردد. قلعه رحمانیه دارای پلانی دایرهای شکل میباشد که نحوه قرار گرفتن آن در ارتفاع موید این نکتهاست که قلعه رحمانیه یکی از ابنیه نظامی و مستحکم دوران خود بودهاست. فضاهای داخلی نیز به صورت دایرهای و متحدالمرکز ساخته شدهاند و در ساختار آن از ملات کاهگل و خشت استفاده شدهاست.
قلعه شادی آباد
این قلعه از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری قمری آباد و مسکونی بوده و هنوز مخروبههای آن مشهود است. قلعه شادی آباد به صورت کهن دژی بسیار بزرگ و در شش جهت دارای برجهای دیده بانی و قراول خانه بودهاست و شخصی به نام محمدحسین نامرادی که امروز در دوبیتیها ذکر زبانها است ساکن این قلعه بودهاست. این بنا در فاصله ۳۰ کیلومتری جنوب غربی بردسکن و در فاصله ۶ کیلومتری شمال قلعهٔ تاریخی رحمانیه، در فاصله ۹ کیلومتری شمال امامزاده اللهآباد واقع است.
آرامگاه عبدل آباد
مقبره عبدل آباد در فاصله ۲۵ کیلومتری از جنوب خاوری بردسکن قرار دارد. این بنا بقعهای خشتی آجری به ارتفاع ۱۰ متر میباشد که گنبدی بر فراز آن ساخته شده و فضای داخلی آن در قسمت زیر گنبد و بخشی از دیوارهای داخلی منحصر به گچبریهای سادهاست، بنا متعلق به سده هشتم هجری میباشد.
آب انبار سید باقر
در مرکز بردسکن و در مقابل مسجد جامع این شهر بنایی آجری از دوره قاجار واقع میباشد که به آب انبار سید باقر مشهور است. ساختار معماری این آب انبار دارای ۲۲ پله آجری، فضای پاشیر و مخزن بوده و از وبژ گیهای بارز آن وجود باد گیری چهار طرفه به ارتفاع ۲ متر بر روی گنبد مخزن آن است.
آب انبار روستای کوشه
این بنا در ۱۲ کیلومتری جنوب شهرستان بردسکن و در روستای کوشه قرار گرفتهاست. با عنایت به اعتقادات مردم کوشه این آب انبار در اواخر دوره قاجار به همت مردی خیر به نام محمد غلامی ثانی بنا شده و معمار آن استاد کربلایی نصر الله معمار شهر آبادی بودهاست. آب انبار کوشه از خشت پخته ساخته شده و باد گیر زیبای آن بر فراز بنا چون نگینی میدرخشد و چشم هر بینندهای را خیره میکند.
مسجد زیرک آباد
این مسجد در روستای زیرکآباد در بخش مرکزی شهرستان بردسکن واقع شدهاست. روستای زیرک آباد در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی بردسکن قرار گرفته و بنا بر اطلاعات مو جود مسجد آن در قرن ۱۲ قمری ساخته شدهاست. این مسجد دارای پلانی ساده شامل گنبد خانه و شبستان میباشد. گنبد خانه مربعی به ابعاد ۷/۷ متر بوده که محرابی ساده را در یکی از اضلاع خود جای دادهاست. فضای شبستان نیز از سه اتاق مرتبط به هم شکل گرفتهاست. تز ئینات این بنا منحصر به کار بندی سقفها و محراب ساده آن است.
امامزاده اللهآباد
مزار امام زاده اللهآباد در روستای اللهآباد، در ۲۲ کیلومتری بردسکن قرار گرفتهاست. بنای این امام زاده دارای نقشهای چهار گوش است با نگرش به شواهد این بنای مذهبی احتمالا در عصر صفویه ساخته شده و از گذشته تا کنون برای مردم منطقه مکانی مقدس به شمار میرفته که برای اهدای نذورات به آن جا میروند.
در طی مسیر و در انتهای جنوبی ترین قسمت به روستای رحمانیه رسیدیم که جاذبه های زیبایی از اقامت و کویر با پوششهای گیاهی متنوعی داشت.منازل هنوز کاهگلی و کروی شکل بود.
پس از کمی توقف و استراحت به سمت گناباد حرکت کردیم و در طی مسیر از باغات پسته و انار و زعفران که جلوه ای زیبا در مسیر جاده داده بود و دل هر بیننده ای رو به خود میکشید بازدید داشتیم.



دنباله این سفرنامه را در ادامه مطلب مطالعه کنید...
گناباد – شهر قناتها – بهشتی در دل کویر
در مسیر رحمانیه تا گناباد که مقصد اول ما در روستای 1000 ساله ریاب بود گذری براین مناطق داشتیم.روستاهایی که در طی مسیر بودندد و خود جاذبه ای غیر قابل وصف.
کوشه – رکن آباد – جغفر اباد – سردق – بجستان و ورود به روستای زیبای ریاب
روستای 1000 ساله ریاب :
ریاب روستایی تاریخی در پنج کیلومتری شهر گناباد میباشد.عمده آب کشاورزی از قنات آن تأمین میشود. مزار ابومنصور ریابی در نزدیکی مظهر قنات قرار دارد. ساکنین بیشتر به کشاورزی سنتی مشغول هستند.بناهای مسکونی قدیمی همه گلی با تزیینات آجری میباشند.مسجد، درقلعه، انبارآب بالای ده، انبارآب قلعه، مزارابومنصور، برجهای قلعه، مدرسه قدیم، حمام و....از جمله دیدنیهای این روستا است.
ریاب دارای هزار سال تاریخ مکتوب بوده و جزو قدیمیترین روستاهای گلی کشور به حساب می آید. این روستا در سال 1387 هجری شمسی در زمره آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. روستای ریاب در طی سالیان متمادی که از عمرش میگذرد چندین بار تغییر مکان داده است، به گونه ایکه هم اکنون قبرستان قدیمی ده در درون بافت مسکونی واقع شده و مردم اقدام به ساخت خانه بر روی آن نموده اند. قبرستان جدید ده در کنار دهانه قنات و در مجاورت مزار خواجه ابومنصور ریابی قرار دارد.
در اقامتگاه بومگردی اقای علیپور کمی استراحت کردیم. بسیار فضای زیبا و جذابی داشت. ساختمانی با قدمت 250 سال ( دوره قاجاریه ) – خانواده آقای علیپور از بدو ورود با روی گشاده به استقبال ما آمدند و با چای آتشی در ظروف سنتی پذیرای ما بودند.طعم و لذت غذای محلی و سنتی آن قزعا تا سالها زیر زبانم خواهد ماند و پس از صرف ناهار
بازدید از روستا که خود تاریخی 1000 ساله در دل خود نهفته دارد به سمت بیدخت حرکت کردیم و در طول مسیر از شهر گناباد و قنات زیبا و منحصر به فرد آن که ثبت جهانی نیز گردیده بازدید داشتیم.





قنات قصبه
گناباد
قصبه نام روستای از توابع شهرستان گناباد است.روستایی کوچک و بسیارمحروم.
جالب است که هیچ یک از مردمان آن از گنج نهفته در دل این روستا خبری دقیق نداشتن و ما برای پیدا کردن قنات بسیار جستجو داشتیم.
به جستجو می ارزید.قنات قصبه گناباد , ناصرخسرو عمق چاه قنات را ۷۰۰ گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کردهاست.و نوشته است" آبی عظیم در این کاریز روان است و آن کاریز چهار فرسنگ می رود و آن گفتندکیخسرو فرموده است کردن."بنا به نوشته لباف خانیکی کارشناس باستان شناسی در کتاب قنات گناباد، رشته اصلی کاریز از قصبه شهر ۱۳۱ هزار و ۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پرآب خانیک حفر شدهاست.قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانه چاههای این کانال حاکی از این است که رشته قصبه واقع در مسیر اولیه اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشتههای دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شدهاست. اما ریزش پی در پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چارهای ترغیب کرد که طی آن در فاصله ۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانالها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.
پرونده کاریز گناباد برای ثبت در میراث معنوی و ملموس بشریت به یونسکو ارسال شد و پس از رسیدگی به عنوان قنات ایرانی در یونسکو به ثبت رسید. کاریز قصبه گناباد در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۹۶۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. مربوط به ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش و تنها اثر پیشنهاد شده خراسان بزرگ به سازمان جهانی یونسکو برای ثبت است که در شهر گناباد در جنوب خراسان رضوی واقع شده است
کاریز قصبه گناباد که یکی از شاهکارهای آبی جهان است و از دو رشته اصلی و شش شاخه فرعی تشکیل شدهاست و مادرچاه آن در دامنه شمالی سیاه کوه و خروجی کنونی قنات در جنوب محله معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد. طول این قنات بیش از ۳۳ کیلومتر است و عمق مادرچاه اصلی در انتهای رشته «دولاب نو» با توجه به شیب زمین حدود ۳۰۰ متر (۵+-) و میزان آب دهی آن بیش از ۱۳۰ لیتر در ثانیهاست


لحظه ای درنگ در کنار جریان زندگی (آب قنات ) ما را به این فکر فرو برد که زندگی در 2700 سال پیش نیز مثل امروز بدون آب این مایه حیاب امکان پذیر نبود . حفر این چاه در این عمق؟ با چه ابزاری ؟ چه توان جسمی ؟
با این سوالات که واقعا جوابی در خور آن نبود از قنات بازگشتیم و به ادامه مسیر پرداختیم.
به سمت بیدخت حرکت کردیم و پس از 20 دقیقه با روستای زیبای بیدخت رسیدیم .
روستای بیدخت
بیدُخت شهری است در بخش مرکزی شهرستان گناباد در استان خراسان رضوی ایران. جمعیت آن براساس آمار سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۵۳۴۸ نفر بوده است.
این شهر در فاصله۲۹۲ کیلومتری جنوب شهر مشهد و ۵ کیلومتری شهر گناباد قرار گرفته است. شهرداری بیدخت از بهمن ۱۳۹۳ عضو سازمان بین المللی شهرداران صلح است.
مزار سلطانی بیدخت گناباد در شهر بیدُختِ گناباد ایران واقع است. بیدخت شهری کوچکی واقع در ۵ کیلومتری شهرستان گناباد در خراسان رضوی است.
این مزار آرامگاه چهار تَن از اقطاب سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی است. «حاج ملاّ سلطانمحمد بیدختی گنابادی» ملقّب به سلطانعلیشاه صاحب تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، «حاج شیخ محمّدحسن بیدختی گنابادی» ملقّب به صالحعلیشاه، «حاج سلطانحسین تابنده گنابادی» ملقّب به رضاعلیشاه و «حاج علی تابنده» ملقّب به محبوبعلیشاه در مزار سلطانی بیدخت مدفون هستند. قطب فعلی سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی، «حاج دکتر نورعلی تابنده» ملقّب به مجذوبعلیشاه است.
ساختمان مزار سلطانی بیدخت شامل سه صحن وسیع متّصل به هم است. در اطراف این سه صحن، اتاق هایی بنا شده که برای اسکان واردین در نظر گرفته شده است.

نمای صحن کوثر
صحن بالا(صحن کوثر) شامل اتاق هایی در اطراف و یک حوض(مشهور به حوض کوثر) در وسط است. آب این حوض به آب قنات جاری در بیدخت متّصل می باشد که با معماری خاصّی به صحن وارد شده است. در ضلع غربی صحن کوثر مهمان خانه ای ساخته شده است که در مراسم مذهبی از میهمانان در آن پذیرایی می شود. در صحن وسط نیز همچون صحن کوثر اتاق هایی در اطراف بنا شده است. در مرکز صحن وسط، ساختمان بقعه ی مزار سلطانی قرار دارد و چنان که پیش از این اشاره شد در این بقعه چهار تن از اقطاب سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی مدفون هستند. در ضلع غربی این صحن نیز حسینیه ای قرار دارد که جهت برگزاری مراسم مذهبی از آن استفاده می گردد. صحن پایین که نسب به صحن وسط در ارتفاع پایین تری قرار دارد نیز دارای یک حوض و اتاق هایی در ضلع شمالی می باشد.
بیدخت سه جاذبه دیدنی برای ما داشت.
اول قنات دو در که قدمت قاجاریه داشت و ثبت در میراث بود


دوم آرامگاه ملنگ و سوم یخدان کوثر که تاریخی استوار را به رخ میکشید.

پس از کمی استراحت در کنار قنات و زیر سایه درختان سر به فلک کشیده به سمت فردوس و از آنجا به بشروئیه حرکت کردیم.
شهرستان فردوس
شهرستان فردوس به مرکزیت شهر فردوس، در شمال غربی استان خراسان جنوبی و بین ۳۹–۳۲ درجه تا ۴۲–۴۳ درجه عرض شمالی و ۵–۷۵ تا ۵۵–۵۸ درجه طول شرقی واقع شدهاست. این شهرستان که در سال ۱۳۲۳ تشکیل شد، ابتدا شامل محدوده وسیعی بود که به تدریج بخشهای آن به شهرستانهای مستقلی تبدیل شده و امروزه شامل ۴ شهرستان (شهرستانهای فردوس، طبس، سرایان و بشرویه) میشود. پس از تقسیم استان خراسان به سه استان، شهرستان فردوس متعلق به استان خراسان رضوی بود که در اسفند ۱۳۸۵ به استان خراسان جنوبی ملحق شد.
این شهرستان در سال ۱۳۲۳ تأسیس گردید. شهرستان فردوس در ابتدا مشتمل بر بخشهای مرکزی، طبس و بشرویه بود در لغتنامه دهخدا، در مورد تقسیمات کشوری شهرستان فردوس آمدهاست: «شهرستان فردوس از سه بخش به نام حومه، بشرویه و طبس تشکیل شده، جمع قراء و قصبات آن ۴۵۳ و تعداد نفوس شهرستان ۵۵٬۸۷۸ تَن است.
در تیرماه سال ۱۳۳۹، بخش طبس از شهرستان فردوس جدا شده و به صورت شهرستان درآمد و همچنین بخش سرایان نیز از بخش مرکزی (بخش حومه در آن زمان) جدا شده و به یک بخش مستقل تبدیل شد.[۵] پس از تقسیم استان خراسان به سه استان در سال ۱۳۸۴، بخش سرایان از این شهرستان جدا شده، به شهرستان تبدیل شد و به استان خراسان جنوبی ملحق گردید. تا اسفند ۱۳۸۵، شهرستان فردوس متعلق به استان خراسان رضوی بود که در این زمان طی مصوبه دولت به استان خراسان جنوبی ملحق گردید.[۵] همچنین در آبان سال ۱۳۸۷، بخش بشرویه به شهرستان ارتقا یافت و از این شهرستان جدا شد. در حال حاضر این شهرستان، شامل یک بخش (مرکزی) و ۳ دهستان بوده و متعلق به استان خراسان جنوبی میباشد.
موقعیت جغرافیایی
شهرستان فردوس، از شمال به شهرستان بجستان، از شمال شرقی به شهرستان گناباد، از شرق و جنوب به شهرستان سرایان، از جنوب غربی به شهرستان طبس و از غرب به شهرستان بشرویه محدود میشود. مساحت شهرستان ۵٬۱۰۰ کیلومتر مربع است.
جاذبههای گردشگری
شهرستان فردوس، از جمله شهرستانهای تاریخی کشور است که از ۱۹۰ اثر تاریخی شناسایی شده در آن، تاکنون ۹۰ اثر به ثبت آثار ملی رسیدهاند. از جمله جاذبههای گردشگری این شهرستان عبارتند از:
آبگرم معدنی فردوس
مدرسه علمیه علیا
مدرسه علمیه حبیبیه
حمام خیروز
سنگ سوراخ
منطقه حفاظتشده مظفری
حمام جهانیار
حمام سردشت
مسجد سیدی
حوض انبارسیدی
امامزاده محمد و ابراهیم
آرامگاه میر تونی
آب انبار سردشت
گورستان خاموشی
آب انبار قاسم
آبانبار جوگی
آب انبار شور
آب انبار استاد عبدالله
آب انبار سادات
خانه افراشته
خانه آزاد
خانه رسایی
خانه بدیعی
خانه مجد الاشراف
خانه صدرالسادات (۱)
خانه صدرالسادات (۲)
خانه طبسی
خانه کباری
خانه معزی
مسجد جامع تون
قنات بلده
مسجد، آب انبار و حمام کوشک
کوه قلعه فردوس
کاروانسرای خوشاب
کاروانسرای رباط شور
روستای ییلاقی باغستان علیا
آسیاب باغستان
روستای ییلاقی بیدسکان
روستای تاریخی برون
روستای تاریخی خانیک (خانیک شاه)
مسجد مهوید
قلعه حسنآباد
قلعه خانیک شاه
هر یک از جاذبه ها خود تاریخی بود که در این مجال نمیگنجد و پیشنهاد میشود حتما بازدید داشته باشید و از نزدیک ببینید.
از فردوس به سمت بشروئیه حرکت کردیم و چون به شب نزدیک شده بودیم تصمیم گرفتیم شب را در هتل کیان استراحت کنیم
شهرستان بشروئیه
شهرستان بشرویه به مرکزیت شهر بشرویه، از شهرستانهای استان خراسان جنوبی میباشد. این شهرستان تا آبان ۱۳۸۷، یکی از بخشهای شهرستان فردوس بود که در این سال به شهرستان ارتقاء پیدا کرد.
این شهرستان از دو قسمت کم وسعت کوهستانی در غرب و پهنه وسیع شمال جنوب و شرق کویر و بیابان و ریگزار تشکیل شده است.
بلندترین نقطه آن روی قله جمال در غرب حوضه یا ۲۴۴۵ متر ارتفاع از سطح دریا و پستترین نقطه آن در کویر نمک با ۷۶۹ متر ارتفاع از سطح دریا قرار دارد.
رشته کوه شتری در غرب، این شهرستان را از شهرستان طبس جدا میکند. دیگر ارتفاعات این منطقه عبارتند از: علی جمال، سرهنگی، کوه سفید، قلعه دختر و دو شاخ.
در شرق منطقه ریگزارهایی وجود دارد که ارتفاع آنها به ۴۰ تا ۵۰ متر میرسد.
کویر بشرویه (کویر نمک) با وسعت بیش از ۲۵۰ هزار هکتار در شمال این منطقه قرار دارد. بیشتر آبهای سطحی منطقه در فصل بارندگی به این کویر میریزند.
حوضه آبریز دشت بشرویه در حد فاصل بین توده لوت در شرق و کوههای شتری (حوضه آبریز دشت طبس) در غرب واقع شده است. قدیمیترین سازند شناختهشده در این حوضه از آهک و دولومیت دوران دوم زمینشناسی تشکیل شده و در ارتفاعات شمال تا شمال شرق آن رخنمون دارد.
دوران دوم زمینشناسی از شیل و ماسه سنگ، آهک دولومیت تشکیل شده و در ارتفاعات جنوبی و غربی منطقه یافت میشود. سازندهای آهکی ریفی به دلیل داشتن فضاهای خالی در پیوند با منابع زیرزمینی حائز اهمیت هستند.
سازندهای دوران سوم عمدتاً از سنگهای آذرین بیرونی و در بلندیهای شرق حوضه و حاشیه ارتفاعات غربی رخنمون دارد.
رسوبات دوران چهارم شامل رسوبات آبرفتی تشکیل دهنده سفره آب زیرزمینی ومخروط افکنهها در مناطق کمارتفاع حوضه گسترش دارند.
آب و هوای منطقه خشک و کویری است. حداکثر و حداقل مطلق درجه حرارت هوا در ایستگاه بشرویه ۴۸ و ۲۱- درجه سانتیگراد گزارش شده است. روستاهای شمال بشرویه گرمترند و روستاهای غربی و جنوب غربی که ارتفاع بیشتری دارند از درجه حرارت ملایمتری برخوردارند.
بارندگی در این منطقه بیشتر از اوایل آبانماه شروع میشود و حداکثر تا نیمه اردیبهشت ادامه دارد. از آن به بعد به ندرت باران میبارد. متوسط بارندگی در این منطقه ۹۶٫۱۱ میلیمتر در سال میباشد.
منطقه رودخانه دائمی ندارد و چند رود فصلی که پس از بارندگی روانابها و سیلاب در آنها جریان مییابد عبارتاند از:
رودخانه قلعه واقی:از ارتفاعات جنوب شرقی سرچشمه میگیرد و به طرف شمال جریان داشته و به کویر نمک میریزد.
رودخانه ریسو: از ارتفاعات جنوب سرچشمه گرفته در مسیر شمالی به رودخانه واقی پیوسته با آن کال نمک را بوجود میآورند.
رودخانه فتحآباد: از ارتفاعات کوه جمال شروع در نزدیکی روستای فتحآباد وارد دشت بشرویه میشود.
کال اصفاک: از بلندیهای قرانجیری واقع در غرب منطقه شروع میشود و در نزدیکی روستای اصفاک به کال نمک میپیوندد. سیلاب این کال در تغذیه سفره آب زیرزمینی نقش دارد.
کالشور فردوس: از شرق وارد دشت بشرویه میشود و پس ازعبور از شرق روستای نیگنان به کویر نمک میریزد.
آب مورد نیاز کشاورزی این منطقه از قنات، چشمه و چاه تامین میشود. طبق آمار موجود در حال حاضر تعداد ۲۰۲ حلقه چاه عمیق ۱۲ حلقه چاه نیمه عمیق ۱۳۳ رشته قنات و ۸۲ چشمه در منطقه وجود دارد که سالیانه حدود ۲۳۶ میلیون متر مکعب آب از زیرزمین استخراج میگردد.
گیاهان این منطقه از گونههای پرطاقت مانند درمنه، تاغ و اسکمبیل میباشد. در کوههای شتری تعدادی درختان جنگلی چون انجیر، پسته کوهی، بادام کوهی و گردو وجود دارد. با توجه به گسترش کویر و نمکزار و شنزار در منطقه مراتع آن فقیر است و پوشش گیاهی بصورت تنک مشاهده میشود. گیاهان داروئی و صنعتی چون کتیرا، انغوزه، زیره سیاه و بارهنگ از دیگر گیاهان این منطقه میباشد.
۲۴۱ هزار هکتار از مساحت این شهرستان را بیابانها تشکیل میدهند.
صبح ساعت 6 به قصد کویر زیبای بشروئیه حرکت کردیم و پس از طی مسیری 18 کیلومتری در دل کویر رسیدیم. زیبایی کویر در هرکجای این جهان هستی که باشد زیبایی خود را دارد و این هم نیز همانطور بود.صبحانه ای دلچسب در کویر صرف شد و گشتی داشتیم در تپه های آن.
پس از 1 ساعت از کویر خارج شدیم و به سمت قلعه دختر حرکت کردیم.قلعه دختر در شمال شهر بشروئیه قرار داشت و در کنار آن قنات و آسیاب آبی که سالها بود پابرجا و همچنان مشغول بکار.
پس از کمی درنگ به شهر بازگشتیم و به اتفاق مسئول اداره میراث فرهنگی بشروئیه به گشتی در دل بشروئیه قدیم زدیم.
چه زیبا بود قدم جای میزدیم که تاریخ در آن جریان داشت. عمارت مستوفی یکی از آن جاذبه ها بود که در شهر قدیم بازدید داشتیم.
پس از بازدید از بشروئیه به شمت سرایان - آیسک و سه قلعه رفتیم .
شهرستان سه قلعه
سهقلعه یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی در ایران است. این شهر در جنوب شهرستان سرایان و در فاصله ۲۴ کیلومتری شهر سرایان و ۶۱ کیلومتری شهر فردوس قرار گرفتهاست. سهقلعه در شمال غرب خراسان جنوبی در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفتهاست.
شهر سهقلعه به علت قرار گرفتن در عرض جغرافیایی پایین، ارتفاع کم از دریا، دوری از منابع آبی بزرگ دوری از تودههای باران آور فشار زیاد جنب حاره و نزدیکی به کویر که همه این عوامل باعث بارندگی کم، گرمای زیاد تابستان، تبخیر فراوان بطور کلی بیابانی و نیمهبیابانی منطقه گردیدهاست. تابستانها هوا گرم و سوزان و زمستانها سرد و خشک است. در بیشتر سالها بارندگی از ۱۰۰ میلیمتر کمتر است که پدیده خشکسالی را به همراه دارد.
سهقلعه در محدوده حوضه آبریز کویر نمک واقع شدهاست و دارای آب و هوای گرم و خشک با زمستانهای سرد میباشد. دمای گرمترین ماه سال برابر با ۴۸/۴ درجه سانتیگراد در مرداد ماه و سردترین ماه سال در دیماه برابر ۴/۱ درجه سانتیگراد میباشد و دمای روزانه سال بین ۱۶- درجه سانتیگراد تا ۴۴ درجه متغیر است. بارندگی در ماه شهریور صفر و در اسفند ماه با ۳۳ میلیمتر بیشترین است که متوسط بارندگی سالیانه ۱۷۳ میلیمتر را موجب میشود و رطوبت نسبی هوا در طول اقلیمی ۴۵/۶ درصد گزارش شدهاست. بادهای محلی به نام کوه باد از شمال سیهباد، روزباد و قبلهباد (اصطلاحاً کلغور) سهقلعه را در طول سال تحت تأثیر قرار میدهند که باد غالب و تأثیرگذار سیهباد است که در زمستان میوزد. زمینشناسی و خاکشناسی سهقلعه: سهقلعه بر روی آبرفتهای دوران چهارم کواترنری واقع شده که حاوی سه سنگ، گچ و نمک میباشد. دهستان سهقلعه در زون ایران مرکزی و یکی از فعالترین مناطق زمینشناسی است که توسط گسلهای سراسری و مهم نظیر گسل کویر بزرگ، گسل کلمرد و گسل هریرود از دیگر زونهای ایران مجزا میگردد.
منطقه سهقلعه دارای ابرناکی بسیار کم و در نتیجه تعداد شبهایی با آسمان صاف در حدی بسیار فراتر از نیاز متعارف ستارهشناسان آماتور است و به این خاطر نهمین رقابت رصدی مسیه ایران در این محل برگزار شد.
برپایه دادهای گردآوری شده توسط کارشناسان انجمن نجوم ایران طی سالیان متوالی، در مکان سه قلعه رصد ستارگانی با حد قدر ۷/۲ میسر است که با توجه به حد قدر تاریکترین نقاط سیاره زمین (حدود ۷/۵) مکان مورد نظر یکی از تاریکترین و پرستارهترین نقاط سیاره ما به حساب میآید.
همچنین مطابق بررسیهای صورت گرفته، رصدگاه سهقلعه از بابت دیگر شاخصهای مؤثر بر انتخاب یک مکان جهت انجام رصدهای تخصصی آسمان از جمله شاخص دیدپذیری، سرعت باد و ارتفاع در وضعیتی قابل قبول برای استقرار تلسکوپهایی دست کم با قطر شیئی یک متر (بسیار بزرگتر از تلسکوپهای مورد استفاده ستارشناسان آماتور) قرار دارد. منطقه سهقلعه از نظر هوایی و زمینی، میتوان یکی از در دسترسترین نقاط دارای آسمانی تاریک پرستاره در ایران دانست.
جاده منتهی به رصد خانه سه قلعه بسیار زیبا و فقط بیابان بود و بیابان.
بیابانی زیبا و جادیه ای زیباتر که جلوه خاصی به آن داده بود.
در سه قلعه ناهار بومی صرف شد و با مردم آن درنگی داشتیم .بسیار خون گرم و مهمانواز که چیزی جز این هم از ایرانیان توقعی نبود.
ساعت حدود سه بعد از ظهر دوشنبه بود که ما پس از گشتی در تاریخ خراسان جنوبی به سمت شهر مشهد حرکت کردیم.
در برگشت به این فکر میکردیم که چه دیدیم و آیا باز هم این اتفاق خواهد افتاد که باز هم بتوانیم از این آثار تاریخی – فرهنگی بازدید داشته باشیم؟
ساعت حدود 8 شب بود که با کوله باری از تجربه و آگاهی و البتهخ غرور خراسانی به مشهد رسیدیم و تجربیات را به قلم و کاغد انتقال دادیم.
باشد که این میراث سینه به سینه و نسل به نسل ادامه داشته باشد.
برزو میلانی
12/8/1395
۹۵/۱۲/۰۴